در دومین جلسه از ششمین درس گفتار ماهانه اندیشه و عمل امام موسی صدر بررسی شد:
دومین جلسه از ششمین درس گفتار ماهانه اندیشه و عمل امام موسی صدر، با سخنرانی استاد محمد جواد صاحبی در موضوع اصلاح و احیاء تفکر دینی برگزار شد. در جلسه نخست این موضوع محمد جواد صاحبی به تبیین معنای احیا و اصلاح پرداخت و از خلط معنی میان اصلاح، اصلاح طلبی و انقلاب سخن گفت و سیره و عمل امام موسی صدر را از این منظر بررسی کرد. خلاصه سخنان عنوان شده در جلسه دوم را در ادامه می خوانید:
ویژگیها و شرایط مصلح
* از ویژگیهای مصلح این است که کل نگر باشد. جزئی نگری مانع از پیشبرد پروژه اصلاح است. مصلح باید از بالا به مسائل نگاه کند و افقهای دور را ببیند. در آثاری که از امام دیدم نمونههای خیلی خوبی را در این مورد دیدم. کسانی که با آقای صدر حشر و نشر داشتند خاطراتی را نقل میکنند که نشان میدهد آقای صدر هرگز خود را درگیر مسائل جزئی نکرد.
* مصلح همیشه درگیر حمله مخالفان است؛ مخالفانی که انگیزه حسادت دارند یا دشمناند یا فریب خورده دشمن یا مخالف اصلاحات. امام موسی صدر هم مستثنی نبود و مانند مصلحان دیگر محسود حاسدان بود. قدرت کلام و نفوذ امام باعث حسادتها میشد. اما از ایشان عکس العملی نمیبینیم. آقای شرف الدین نقل میکند امام صدر به این مخالفتها و حملات نه تنها اعتنا نمیکرد، حتی فکر هم نمیکرد و همواره آینده را در نظر داشت. وی اهل بدگویی از افراد نبود.
* مصلح اگر بخواهد درگیر مسائل شخصی شود و شخصیتش را محور قرار دهد، توفیق از او سلب میشود. افراد بسیاری مدعی بودند ما نه جاذبه داشتند و نه توانستند حرکتی ایجاد کنند، چرا که درگیر مسائل جزئی میشدند.
* همین سعه صدر بود که به امام موسی صدر جاذبه ویژه بخشیده بود و میتوانست در میان گروههای مختلف حضور پیدا کند و برای همه جاذبه داشته باشد. لطافت و ظرافتی که در رفتار امام صدر هست به او جاذبه ویژهای بخشیده است. همانطور که پیامبر اینگونه بود و بخش عمدهای از جاذبه ایشان به دلیل همین سعه صدر و بزرگ منشی بوده است.
* امام موسی صدر درگیر مسائل فرقهای و مذهبی نمیشد و تنها انسانیت برایش مهم بود. وی فراتر از آیین و شخص خاصی به انسان میاندیشید. در عین حال که این سعه صدر باعث نمیشد وی اصول را فراموش کند.
نقطه شروع حرکت مصلح و برنامه اصلاح اسلامی
* آقای صدر این مطلب را به صراحت در مطالبشان تصریح کردند که مصلح نسبت به افراد مسئولیت دارد و نمیتواند بر فساد و انحراف افراد چشم بگذارد و بگوید باید کارهای بزرگ کرد. مسلمان در برابر یک فرد هم مسئول است. بنابراین، مصلح هم برای جامعه کار میکند و هم روی افراد.
* برنامه اصلاح اسلامی باید برای همه مظاهر تمدن جدید پروژه اصلاح داشته باشد و آنها را در نظر بگیرد. این برنامه اصلاح تابع منابعی است. در پروژه اصلاح اسلامی این منابع قرآن، سنت و سیره معصومان است که همه مصلحان بر آن تأکید دارند.
* سؤال این است که باید چه نگاهی به این منابع داشته باشیم؟ نگاه ظاهرگرایانه یا نگاهی که امام صدر هم به آن معتقد است و میگوید این منابع نیاز به تفسیر دارند؟ آقای صدر میگوید قرآن بطنهایی دارد. عرب صدر اسلام به اندازه خودش از قرآن درک میکرد و انسان مدرن امروز به تناسب دوران خودش فهم بیشتری دارد. لذا قرآن جاویدان است. چون هر روز باید فهم جدیدی از آن داشته باشیم. بیتوجهی به این مسئله ما را در ورطهای میاندازد که سنت گرایان و گروههای سلفی در آن افتادهاند.
* امام موسی صدر در سیره هم معتقد به تفسیر و اجتهاد بود و اینکه باید اصولی را از آن استخراج کنیم. گروههایی مانند سلفیها در همین جا ایراد دارند. آنان معتقدند ظاهر نص و سنت حجت است. به همین دلیل هیچ پدیده جدیدی را نمیپذیرند و استفاده از آنها را حرام میدانند. در حالی که امام صدر به صراحت میگوید باید تفسیر تازهای از قرآن و سنت و حتی سیره داشته باشیم و آنها را مطابق شرایط زمان احیا کنیم.
* اصلاحگری در کلام امام موسی صدر به این معناست که باید با الگوهایی که از دل کتاب و سنت به دست میآوریم و اجتهاد میکنیم، بتوانیم به معضلات و پرسشهای جامعهمان پاسخ مناسب بدهیم.
آزادی انسان، محور اصلاحگری
* یکی از مسائلی که آقای صدر در آثارشان بسیار به آن تأکید دارد این است که پروژه اصلاح شامل چه محورهایی میشود؟ از دیدگاه امام مهمترین محور آزادی انسان است. مهمترین کار اصلاحگری، آزادی انسان است. از نظر آقای صدر آزادی در اسلام اندازه و پایانی ندارد و حدی او را محدود نمیکند. این، تعریف جدیدی از آزادی است. زیرا این حقی است که خدا به انسان داده است و برای آن حدی تعیین نکرده. آزادی حقیقی تام و تمام و نامتناهی است.
* اما آیا این به این معناست که هر فردی مختار است هر کاری انجام دهد؟ خیر. سؤال اصلی این است که انسان میخواهد از چه چیز آزاد شود؟ آزادی از دو فشار است: فشار دورنی و فشار بیرونی. فشار دورنی همان نفس انسان است. تلاش اول رهایی از این بند است. آزادی بیرونی رهایی از قدرتهای سیاسی است. انسان حق ندارد قید و بند کسی یا چیزی را بپذیرد. آزادی وقتی آزادی است که در هر دو وجه صورت بگیرد. این مطلب را در کلام ائمه فراوان میبینیم و امام موسی صدر به آن اشاره دارد و میگوید آزادی زمانی آزادی است که به آزادی دیگران صدمه نزد. این تعریف از آزادی در آثار امام صدر بهتر از دیگران آمده است.
اصلاح نظام سیاسی در پروژه اصلاحگری
* اصلاح نظام سیاسی از دو جهت اهمیت دارد: اول اینکه همه قوانین و احکام باید توسط نظامهای اجتماعی اجرا شود، دوم اینکه این نظامات آثار وضعی و تربیتی هم دارند؛ نظام سیاسی برنامه اقتصادی، فرهنگی و آموزشی میدهد. مردم ناخواسته از نظام اجتماعی متأثر میشوند و نمیتوانند فارغ از نظام اجتماعی تصمیم بگیرند. مردم الگوهایی دارند که نظام اجتماعی آنان را معرفی میکند. به همین دلیل است که حضرت امیر(ع) میگویند مردم به زماندارانشان بیشتر از پدرانشان شبیهاند و به همین دلیل است که اگر در نظام اجتمای ناخالصی به وجود آید، تا سطوح پایین جامعه سرایت میکند.
* به این دلایل است که امام صدر نظام اجتماعی را در محور کارش قرار میدهد. ضمن اینکه اصلاح فردی را فراموش نمیکند. وی درباره اصلاح نظام اجتماعی طرح مشخصی دارد و نظرشان به نظر علامه طباطبایی نزدیک است.
* امام صدر در یکی از سخنرانیهایش به صراحت میگوید نظام حکومتی ما باید رهبری داشته باشد که صالح باشد و در پرتو سنت پیامبر و اهل بیت انجام وظیفه کند. اما نظام اسلامی نظامی بسته نیست. اسلام انعطاف دارد و یک نظام مشخص را برایمان تعیین نمیکند. برای اسلام هدف مهم است. شکل حکومت را مردم هر زمان تعیین میکنند. محتوا عدالت، امنیت و ارزشهای اخلاقی است، با شکلی که مناسب زمان باشد.